بیش از چهل روز است است که تلویزیون ایران را ندید ام بیش تر اخبار را هم از اینترنت می دریافتم دوروز پیش خبری را در سایت بی بی سی دیدم . به این مضمون که یک پلیس سفیدپوست راه بر مردی میانسال و سیاهپوست میبندد و از او که دم درخانهاش بوده میپرسد:«اینجا چه میکنی؟» گفتگوی پلیس و پرفسور دانشگاه سرانجام به رسانهها میرسد چرا که پلیس حرف مرد میانسال را قبول نمیکند و اورا به زندان میبرد. غوغایی میشود که بیا و ببین.
و بعد«اوباما» نظرمیدهد که «پلیس کار احمقانهای کرده است.» این کلمه، کلمه «احمقانه» آشوب دیگری به پا میکند پلیسها اعتراض میکنند و سرانجام پرزیدنت«اوباما» که مردمش او را برای تغییرانتخاب کردهاند چاره کار را در این میبیند که هم پلیس و هم پرفسور دانشگاه را برای صرف یک لیوان آبجو خنک به حیاطخلوت کاخ دعوت کند.
حالا با خنده خبرنگاران از این کار زیرکانه رئیسجمهور زیرک خود حرف میزنند.
و تمام روز دوربینها روی یک میزسفید و چهار صندلی که برای آقای رئیسجمهور، معاونش، پلیس و نیز پرفسور دانشگاه است زوم میشود.
«اوباما» به خبرنگاران میگوید:«ما آدمهای کاملی نیستیم و اشتباه میکنیم. ما دور هم امروز جمع میشویم که حرف بزنیم وبحث کنیم اگر حرف نزینم و آرام درکنار یک دیگرننشینیم چه نشانهای از ما به عنوان انسان میماند؟
و باز به کلمهای که خودش گفته اشاره میکند کلمه احمقانه...
نگاه «اوباما» پراز شادی و شیطنت بود و من فکرمیکردم بسا کارها که با مهربانی درست میشود اگر قلبی انسانی در دل کسانی باشد که هیئت آدمی دارند.
نتیجه گیری از نوع چه ربطی داره :به ملتی که جهان را با اعتراض خود انگشت به دهان گذاشته است اعتراض نکن.
شما هم برای خودتان نیجه گیری کنید
۱ نظر:
نتیجه شعور بالای اوباماست...
اطلاع رسانی فرداااااا
ارسال یک نظر