۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

دکتر شریعتی می گوید : اگر تنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست حالا خدمت تمام کسانی که به دلیل سرویس بد و افشای اطلاعات کاربران بلاگرهای ایرانی آمده اند اینجا بگویم همه ی ما تازه شروع کردیم و شاید کمی تنها باشیم و این تازه آغاز کار است باید در راه رسیدن به اهداف تلاش کرد شاید این اوایل زیاد اینجا باب میلتان نباشد می دانم خیلیها هستند که ننخواستند بیایند شاید هم نتوانستند بیایند خیلی ها نتوانستند به خاطر یک آزادی و اعتراض پا روی یک چیز ناچیز بگذارند خیلیها ماندند تا ثابت کنند هنوز آماده نیستند هنوز نمی دانند آزادی چیست هنوز می ترسند هنوز هدفی ندارند و فقط در حال گذرندان زمان می باشند و خیلیها هنوز .... ولی به همه ی کسانی که آمدند اینجا بگویم ما همه با هم هستیم وامیدوارم در این راهی که انتخاب کردیم هیچ کدام همدیگر را تنهاه نگذاریم .ما هستیم و خواهیم بود تا بنای ظلم را بر کنیم .ما آمدیم تا اعتراض صلح آمیز خود را علیه کسانی که سی سال پیش وعده ساختن بهشت بر روی زمین را می‌دادند، و اینک زمین خدا را به جهنم برای ایرانیان تبدیل کرده‌اند بیان کنیم ما هستیم و خواهیم بود و در این راه از خداوند متعال که زمین را برای بندگان صالحش نگه داشته می خواهیم ما را هم جزو بندگان صالحش گرداند و کمک کند تا تاریخی دیگر در باب مبارزه علیه ظلم نگاشته شود
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم،
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی لب پنجره،
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم
اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم،
اگر خون دل بود ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است آورده‌ایم،
اگر داغ شرط است ما برده‌ایم
اگر دشنه‌ی دشمنان گردنیم،
اگر خنجر دوستان گرده‌ایم
گواهی بخواهید اینک گواه،
همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر،
از این دست عمری به سر برده‌ایم

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

یاداداشتهایی با بوی سیب تازه

بسم الله یا خدا
این وبلاگ از شنبه شروع به کار می کند